برادر ناتنی در حالی که آبنبات چوبی را بیرون می آورد، شگفت زده می شود و زبانش را آشکار می کند. او که مایل به مقاومت نیست، خروس خود را پیشنهاد می کند. مشتاقانه آن را در دهانش می گیرد و با دهانش او را خوشحال می کند. برخورد پرشور آنها تشدید شد و در پایان به اوج رسید.