سیرا نیکول، 18 ساله، پدر ناتنی خود را در مورد پسر کارواش خود اغوا می کند، که منجر به یک برخورد پرشور می شود. او مشتاقانه ثابت می کند که دختر خوبی نیست، و قبل از سوار شدن به او به طرز ماهرانه ای او را خوشحال می کند. برخورد شهوت انگیز آنها، پدر ناپدری او را فراموش می کند.