دانا فاکس، یک بریتانیایی با سینه های بزرگ، هوس بازی سبزیجات با نوجوان مورد علاقه اش، آریل، دارد. پس از مسخره کردن و چشیدن، دانا یک اسباب بازی را در سوراخ تنگ آریل فرو می برد. آریل متقابلاً عمل می کند و گرمای نفوذ شده دانا را ارضا می کند. تبادل تسمه ای رخ می دهد که به اوج متقابل و الهام گرفته از سبزیجات ختم می شود.