کتی پس از یک روز طولانی درس خواندن، در سرگرمی مورد علاقه اش افراط می کند - بیدمشک او را می خورند. معلمش مشتاق است که او را راضی کند، شیرجه می زند و خیسی او را با زبان و انگشتانش کاوش می کند. لذت شدید منجر به یک پاشش قدرتمند می شود، و کتی را راضی می کند و معلم در ذات او غرق می شود.