بافی بی تنه، یک اعجوبه جوان شطرنج، با لوسی وایلد برای یک بازی ملاقات می کند. با افزایش گرما و تشدید بازی، دارایی های دلپذیر بافی به یک مهره در یک رویارویی داغ تبدیل می شود. بازی با یک تبادل شفاهی پرشور و پایان رضایت بخش روی سینه فراوان او به پایان می رسد.