دوست پسر خواهرم یک پسر خوش شانس با یک خروس بزرگ است. من توجه او را می خواهم، اما او بیش از حد با سینه های بزرگ خواهرم مشغول است. دوست دخترهایم به من ملحق می شوند و با انگشتان و زبانشان من را اذیت می کنند. سپس خواهرم وارد می شود و همه را با مهارت هایش شگفت زده می کند.