یک نوجوان چک، بیدمشک مرتب خود را به رخ می کشد و پاهایش را برای یک اسباب بازی خاص باز می کند. او با یک پوزخند گره خورده، اسباب بازی خود را مسخره می کند و آن را در اعماق خود فرو می برد. نمای نزدیک، بیدمشکش خیس و دعوت کننده او را نشان می دهد، در حالی که او بر امواج خلسه سوار می شود.