ریج در حالی که سوار دوچرخه اش می شود، به خانه دوستش می رود تا مادرش، ویکتوریا سویت، را تنها در خانه پیدا کند. ویکتوریا مشتاقانه به او کمک می کند تا به یک دیدار دوستانه برود، اما همه چیز به سرعت به یک جلسه وحشیانه و هاردکور از لعنتی صورت و عمل مقعدی تبدیل می شود.