پدر ناتنی من تنها کسی بود که به او اعتماد داشتم تا در مورد عروسی آینده ام صحبت کند. من او را دعوت کردم تا به من کمک کند تا احساساتم را مرتب کنم. به عنوان یک لطف، او موافقت کرد که بیاید و یک گوش قرض بگیرد. چه اتفاقی افتاد بعد، خوب، این یک داستان دیگر است