جلنا جنسن، نامادری اش، دختر نوجوانش کنا جیمز را در رختخواب کشف می کند و هوس شیر می کند. جلنا سینه کوچک خود را پیشنهاد می کند و یک جلسه آرایش پرشور را شعله ور می کند. اشتهای کنا افزایش می یابد و بیشتر از فقط شیر میل می کند. برخورد صمیمی به یک ضیافت بیدمشک لزبین داغ تبدیل می شود.